حاکمیت شرکتی (Corporate Governance) سیستمی است که رفتار افراد درون یک سازمان و جهت گیری کلی سازمان را هدایت میکند. حاکمیت شرکتی با تصمیمات و فعالیتهای روزمره که توسط مدیریت یک سازمان گرفته میشود، متفاوت است. بلکه حاکمیت شرکتی حوزهای است که هیئت مدیره وارد عمل میشود.
اهمیت این سیستم تا حدی است که یک حاکمیت شرکتی خوب میتواند به سود سرمایهگذاران و دیگر ذینفعان باشد در حالی که یک سیستم حاکمیت شرکتی بد میتواند منجر به رسوایی و ویرانی سازمان شود. برای آشنایی بیشتر با حاکمیت شرکتی، اصول و قوانین آن و مزایایی که برای سازمان دارد با ما همراه باشید.
حاکمیت شرکتی سیستمی از قوانین، رویهها و فرایندهایی است که از طریق آن یک شرکت، هدایت و کنترل میشود. درواقع میتوان حاکمیت شرکتی را روندی در جهت تعادل بخشیدن به منافع ذینفعان مختلف یک شرکت دانست. این ذینفعان میتوانند سهامداران، مدیران ارشد، مشتریان، تامینکنندگان، وامدهندگان، دولت و حتی جامعه باشند. بنابراین، حاکمیت شرکتی تقریبا هر حوزهای از مدیریت را در بر میگیرد، از طرحهای عملیاتی و کنترلهای داخلی گرفته تا سنجش عملکرد و افشای شرکتی.
حاکمیت به مجموعهای از قوانین، کنترلها، خطمشیها و تصمیماتی اشاره دارد که برای هدایت رفتار یک شرکت به طور کلی، به کار گرفته میشوند. هیئت مدیره نقش کلیدی در تعیین حاکمیت دارد، در حالی که مشاوران نمایندگی و سهامداران نیز ذینفعان مهمی هستند که میتوانند بر این سیستم تاثیرگذار باشند.
ارتباطاتی که در خلال سیستم حاکمیت شرکتی برقرار میشود، جزء مهمی از روابط جامعه و سرمایهگذار است. برای مثال، سایت روابط سرمایهگذاری اپل، شرحی از رهبری شرکتی خود (تیم اجرایی و هیئت مدیره) را ارائه میدهد و اطلاعاتی در مورد اساسنامه کمیتهها و اسناد حکومتی، مانند مقررات داخلی، دستورالعملهای مالکیت سهام، و مواد اساسی را فراهم کرده و به سرمایهگذاران ارائه میکند.
بیشتر سازمانهای موفق تلاش میکنند تا حاکمیت شرکتی خود را تقویت کنند چرا که برای بسیاری از سهامداران، کافی نیست که یک شرکت صرفا سودآور باشد؛ آن شرکت باید در مواردی مانند آگاهی از محیط زیست، رفتار اخلاقی و دیگر شیوههای مثبت اجتماعی خود را شهروندی خوب نشان دهد.
مفهوم حاکمیت شرکتی در دهه ۱۹۷۰ در آمریکا مطرح شد و روی نحوه پاسخگویی مدیران به سهامداران، نظم و ترتیب هیئت مدیره و حقوق کسانی که در شرکت سهم دارند تمرکز داشت. این دوران شروعی بود برای نگاه دقیقتر به اینکه داخل شرکتها چه خبر است و چطور اداره میشوند؟ تا ۲۵ سال بعد، بحث درباره حاکمیت شرکتی خیلی مهم شد چون نشان میداد که چطور میتوان شرکتها را بهتر و موثرتر اداره کرد. این موضوع به این دلیل بود که جواب سوالهایی مثل «چه کسی میتواند در شرکت تصمیم بگیرد» و «چطور مدیریت و هیئت مدیره با هم کار میکنند» در طول زمان تغییر کرده بود. در ابتدا، بیشتر اوقات مدیران بودند که هیئت مدیره را انتخاب میکردند و بر آنها نظارت داشتند اما حالا یک حاکمیت بر سازمان نظارت دارد.
نظریههای حاکمیت شرکتی کمک میکنند، مشکلاتی که ممکن است ناشی از تضاد منافع بین سرمایهگذاران، هیئت مدیره و مدیرعامل باشند را حل کنیم. این نظریهها از دهه ۷۰ میلادی و بر اساس ایدهای به نام نظریه نمایندگی شکل گرفت، این نظریه میگوید: «باید راههایی پیدا کنیم تا از درگیری بین مدیران و سهامداران جلوگیری کرده یا آن را کنترل کنیم» توسعه این نظریهها تحت تأثیر مسائل مختلفی بوده، از جمله مسائل سیاسی. در واقع، این نظریهها دائما در حال تغییر و بهبود هستند تا اطمینان حاصل کنند که شرکتها به شکلی موثر و درست اداره میشوند، به طوری که هم منافع مدیران و هم سهامداران و دیگر افراد ذینفع در نظر گرفته شود.
وظیفه حاکمیت شرکتی این است که سازمان را در ابعاد مهمی هدایت و جهتدهی کند. این ابعاد شامل موارد زیر میشوند:
به طور کلی، توانایی یک سازمان برای رعایت قوانین و مقررات و همچنین عمل کردن به شکل اخلاقی (یعنی رفتاری که بر اساس اصول اخلاقی است) همه جزئی از وظایف حکومت شرکتی به حساب میآیند.
کنترل داخلی به مجموعهای از مکانیزمها، قوانین و رویههایی اشاره دارد که یک شرکت برای حفظ صداقت اطلاعات مالی و حسابداری، افزایش کارایی عملیاتی و پایبندی به سیاستها و قوانین تعریف میکند. هدف از آن، بهبود کارآمدی و اثربخشی فعالیتها، نگهداری دقیق اسناد مالی و مدیریتی و حفاظت از داراییها است. حاکمیت شرکتی و سیستمهای کنترل داخلی با هم کار میکنند تا یک شرکت را به سمت دستیابی به اهداف داخلی خود هدایت کرده و اطمینان حاصل کنند که اقداماتش با منافع ذینفعان همسو است.
مهمترین مزایایی که یک حاکمیت شرکتی خوب میتواند برای سازمان داشته باشد عبارتند از:
برای اینکه با ابعاد حاکمیت شرکتی بهتر آشنا شوید بهتر است ابتدا، ساختار سازمانی استاندارد را بشناسید. یک ساختار سازمانی نسبتا استاندارد معمولا به شکل زیر است:
افراد ارشد در سازمان که تصمیمگیرندگان عملیاتی هستند، به تیم اجرایی ارشد یا C-suite معروفند، که مدیرعامل (CEO) بالاترین شخص در این گروه است. در این سلسله مراتب مدیرعامل به هیئت مدیره (BOD) گزارش میدهد. هیئت مدیره (که توسط رئیس هیئت مدیره هدایت میشود) مسئول هدایت و اجرای وظایف حکومت شرکتی است.
تمام انتصابها به هیئت مدیره باید توسط سهامداران شرکت رایگیری شود. در بسیاری از جهات، این امر هیئت مدیره را وابسته به سهامداران میکند و بیشتر هیئتهای مدیره با این طرز فکر عمل میکنند.
هیئت مدیره وظیفه دارد تصمیمات مهم زیر را را اتخاذ کند:
در برخی موارد، وظایف هیئت مدیره فراتر از بهینهسازی مالی است ، مانند زمانی که سهامداران خواستار اولویتبندی برخی نگرانیهای اجتماعی یا محیطی میشوند.
در ترکیب هیئت مدیره، هم افرادی هستند که به طور مستقیم با شرکت ارتباط دارند مثل بنیانگذاران و مدیران اجرایی و هم افراد مستقل که این ارتباطات را ندارند. این افراد مستقل معمولا برای تجربیاتشان در اداره کردن شرکتهای بزرگ دیگر انتخاب میشوند و به شرکت کمک میکنند تا قدرت به طور متوازن تقسیم شود و منافع سهامداران به خوبی در نظر گرفته شود.
اولویت سهامداران یک فلسفه مدیریت و حکومت است که طبق آن، مسئولیت اصلی، رهبری تصمیمگیریهایی است که با نیازها و خواستههای سرمایهگذاران هماهنگ است.
در حالی که بسیاری از سهامداران واقعا به دنبال بازده بالایی از سرمایهگذاریهای خود هستند، اولویت سهامداران معمولا رهبران را به سمت تفکر کوتاهمدت سوق میدهد. بگذارید با یک مثال این تفکر کوتاه مدت را روشنتر کنیم. ممکن است مدیران تصمیم به انجام هر کاری برای رسیدن به اهداف سه ماههای که توسط جامعه تحلیلگران تعیین شده بگیرند و این تصمیمات ممکن است با ترس دائمی از اینکه ممکن است قیمت سهام شرکت به دلیل عدم دستیابی به این اهداف کم شود.
مخالفان اولویت خالص سهامداران همچنین به سرعت اشاره میکنند که تفکر کوتاهمدت و شکلهای حکومتی که به دنبال حداکثرسازی سود هستند، منجر به رفتارهای کلی «بد» شرکتی میشوند که میتواند عوارض منفی مانند تخریب محیط زیست و نابرابری اجتماعی ایجاد کند.
اصل «اولویت ذینفعان» ادعا میکند که نیازها و نتایج همه شرکت باید نظر همه ذینفعان، از جمله کارمندان، مشتریان، شرکای زنجیره تأمین، و اعضای جوامعی که سازمان در آن فعالیت میکند (نه فقط سهامداران) در تمام تصمیمات استراتژیک و عملیاتی در نظر گرفته شوند.
به طور کلی، هیئت مدیره مسئول تعیین خطمشیها در سازمان و تعیین برنامهها و اهداف (همچنین نظارت بر اجرای آنها) است. مدیرعامل مسئول اجرای این اهداف با هدایت شرکت است. هیئت مدیره همچنین مسئول طراحی ساختار پاداش تیم مدیریتی و نظارت بر عملکرد آنها است.
اصول حاکمیت شرکتی در حدی تعیین میشود که هیئت مدیره شرکت صلاح بدانند، اما برخی از رایجترین آنها را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
Best practiceهای حاکمیت شرکتی شامل جنبههای مختلف کار هیئت مدیره میشوند. این شیوهها میتواند شامل مواردی مانند بررسی انتقادی ویژگیها و خصوصیات اعضای هیئت مدیره و نحوه نگرششان به حکومت یک سازمان باشد. حکومت شرکتی مؤثر میتواند شامل شیوههای مختلفی باشد. برخی از بهترین شیوههای اصلی عبارتند از:
یکی از راههای مهم برای هیئتهای مدیره برای اینکه عملکردشان را بهبود دهند، بهروزرسانی و تازهسازی تیم خودشان است. با تغییر شرایط اقتصادی، لازم است ترکیب هیئت مدیره نیز تغییر کند تا یک حاکمیت شرکتی موثر با دیدگاه جدید وارد شرکت شود.
در قدم اول آگهیهای استخدام را با اطلاعات کامل و صادقانه در مورد سازمان ارائه دهید و در ادامه کسانی که مسئول جذب و استخدام هستند باید نامزدها را بر اساس مهارتها، تواناییها و تعارضات منافع احتمالی، ارزیابی کنند.
اما اگر به دنبال بهبود حاکمیت شرکتی هستید، باید به طور مستمر برای ساختن یک سازمان متنوعتر با تفکرات جدیدتر تلاش کنید. تنوع تنها به جنسیت محدود نمیشود و میتواند شامل سن، قومیت و مدت عضویت در هیئت مدیره و موارد دیگر باشد.
حاکمیت شرکتی موثر، امروزه بر تنوع و استقلال هیئت مدیره تاکید زیادی دارد. دلیل این امر این است که هیئتهای مدیره مسئول رسیدگی به مسائل پیچیده و اغلب فنی هستند؛ بنابراین داشتن دیدگاههای متفاوت در اطراف میز هیئت مدیره به تصمیمگیری خوب کمک میکند.
در صورتی که این تصور وجود داشته باشد که هیئتهای مدیره باید اکثریتی از مدیران مستقل تشکیل شوند، هیئتهای مدیره باید ترکیبی داشته باشند که شامل تمام مهارتها و تواناییهای لازم برای اتخاذ تصمیمات شرکتی صحیح باشد. مدیران هیئت مدیره باید به یکدیگر اعتماد ضمنی داشته باشند تا بحثهای هیئت مدیره مؤثر باشد، حتی زمانی که بحثها طولانی و پر از نظرات مخالف درمیگیرد.
اعضای هیئت مدیره زمانی که در اولین جلسه خود هستند بهترین عملکرد خود را ارائه میدهند. بهترین شیوههای حاکمیت شرکتی توصیه میکنند فرآیندی رسمی برای آموزش و آشنایی مدیران هیئت مدیره درنظر گرفته شود.
آموزشها میتوانند رسمی یا غیررسمی باشند. اطلاعات باید شامل تاریخچه سازمان، دستاوردهای کلیدی و بررسی سیاستها و رویههای سازمانی هیئت مدیره باشد. مدیران جدید هیئت مدیره باید از مسئولیتهای قانونی و امانتداری خود آگاه باشند و یک نسخه از وظایف و مسئولیتهای مدیریتی خود دریافت کنند.
هیئتهای مدیره امروزه بیشتر از چند سال پیش بر امور سازمان نظارت دارند. با گسترش دستور جلسات هیئت مدیره، رهبران عملیاتی و مدیران باید ارائههای مؤثری ارائه دهند تا مطمئن شوند هیچ گزارشدهی یا نظارتی اشتباه انجام نشده است. هیئتهای مدیره با بررسی ارائهها و گزارشهای مدیران میتوانند بهترین شیوههای حاکمیت شرکتی را پیاده کنند و به مدیران کمک کنند تا از زمان خود بهترین استفاده را ببرند.
یکی دیگر از ترفندهای خوب حاکمیت شرکتی، این است که هیئتهای مدیره باید برنامهها و روشهای مدیریت خطر خود را با هدفهای شرکت سازگار کنند. هیئتها باید از همه منابع و ابزارهای خود برای شناخت و ارزیابی خطرات استفاده کنند و باید با همکاری یکدیگر، میزان خطری که شرکت میتواند تحمل کند و نوع خطراتی که با آنها روبرو است را مشخص کنند. همچنین، باید مطمئن شوند که شرکت سیستمها و کنترلهای مناسبی دارد تا بتواند خطرات را زیر نظر داشته باشد و در زمان لازم، آنها را کاهش دهد.
روشهای خوب حاکمیت شرکتی میطلبد که مدیران هیئت مدیره خطرات و استراتژیها را در کوتاهمدت و بلندمدت بررسی کنند که این شامل داشتن نظارت منظم بر مدیریت خطرات است، چه از طریق ثبت خطرات، نقشه حرارتی خطرات یا سایر سیستمها. هیئت مدیره باید بر روشهای کاهش خطر نظارت کرده و اطمینان حاصل کند که سازمان کنترلها و منابع لازم را دارد.
بسیاری از رسواییهایی که تبدیل به خبر شدهاند به این دلیل هستند که مسئولیتپذیری اهمیت زیادی دارد و باید حتما در روشهای حاکمیت شرکتی توجه زیادی به آن شود. هیئتهای مدیره باید سیستمهای کنترل داخلی محکمی بسازند و به طور مرتب آنها را چک کنند.
داشتن سیستمهای گزارشدهی دقیق و شفاف نیز یک بخش مهم از حاکمیت شرکتی است. هیئت مدیره و مدیریت باید بر روی معیارهای عملکردی که میتوان اندازهگیری کرد و نحوه گزارش آنها توافق کنند.
همچنین مسئولیتپذیری در حاکمیت شرکتی به این معناست که باید تصمیم بگیریم بین جذب مدیران با استعداد در هیئت مدیره و ارائه دستمزد کافی به آنها بدون ایجاد تعارض منافع، چه ارتباطی وجود دارد. به طور کلی، بهتر است کمیتههای هیئت مدیره، مدیریت و نظارت بر دستمزد مدیران هیئت را انجام دهند.
مدیران هیئت مدیره نماینده شرکت هستند و اغلب برای ارائههای عمومی انتخاب میشوند. حاکمیت شرکتی خوب از آنها میخواهد که همیشه وقتی به نام شرکت صحبت میکنند، به تعهدات و وظایف خود فکر کنند. افراد مناسب برای این نقش، کسانی هستند که در گفتار و رفتارشان بسیار اخلاقی و صادق هستند.
هیئت مدیره باید فرهنگی را بسازد و تقویت کند که صداقت، درستکاری و رفتار اخلاقی را در اولویت قرار میدهد.
همچنین هیئت مدیره باید سیاستهای روشنی برای تعارض منافع داشته باشد و از اعضا بخواهد که هرگونه تعارض منافع را اعلام و از رای دادن در مورد مسائل مرتبط خودداری کنند. همچنین باید سیاستهایی برای گزارش دادن تخلفات و افشاگری تعیین کنند.
گزارشدهی دقیق مالی و اجرای حاکمیت شرکتی حسابرسی نه تنها یک الزام قانونی است بلکه برای داشتن یک حاکمیت شرکتی موثر نیز ضروری است. گزارشهای مالی مداوم راهی است که از طریق آن هیئتهای مدیره بینش خوبی به عملکرد مالی سازمان در حال حاضر و آینده پیدا میکنند.
یکی از بهترین شیوههای حاکمیت شرکتی ارائه گزارشهای مالی ماهانه به هیئت مدیره است، این گزارشها باید نمایشی از تغییرات مالی سازمان و برخی دلایل آن ارائه دهند. گزارشهای مالی باید واضح و آسان برای خواندن باشند تا حتی اعضای جدید هیئت نیز بتوانند اطلاعات کاملی از آنها استخراج کنند.
این جمله سرلوحه پیشرفت و موفقیتهای فراوانی در شرکتهاست: «خودتان را آموزش دهید و به هیئت مدیره کمک کنید تا آنها نیز آموزش ببینند تا فناوری را به طور مؤثر در حاکمیت شرکتی به کار ببرند.»
آموزش دقیق و جامع اعضای شرکت و هیئت مدیره اهمیت زیادی دارد. بهتر است همیشه اعضای هیئت مدیره از آخرین پیشرفتها و تکنولوژیهای روز دنیا در حوزه کاری خود باخبر باشند. به همین دلیل قراردادن کلاسهای آموزشی یا جلسات نقد و بررسی موضوعات متفاوت در برنامه هیئت مدیره انتخاب درستی است.
حاکمیت شرکتی بورس اوراق بهادار به مجموعهای از قوانین، رویهها و فرآیندهایی گفته میشود که بر اساس آنها، بورس هدایت و کنترل میشوند. این ساختار حاکمیتی برای تضمین یکپارچگی، کارایی و عدالت در بازار سهام است که شامل موارد زیر میشود:
جنبههای کلیدی حاکمیت شرکتی در بورس اوراق بهادار شامل موارد زیر است:
حاکمیت شرکتی در ایران نیز در حال گذار و توسعه است. از یک سو، قوانین و مقررات جدیدی برای ارتقای حاکمیت شرکتی در سالهای اخیر به تصویب رسیدهاند، مانند قانون جدید بازار اوراق بهادار و دستورالعمل حاکمیت شرکتی درون سازمانی بورس و اوراق بهادار. از سوی دیگر نیز چالشهای متعددی در مسیر ارتقای حاکمیت شرکتی جدید در ایران وجود دارد، مانند تمرکز مالکیت در شرکتها، عدم شفافیت در عملکرد شرکتها و ضعف فرهنگ پاسخگویی در فرهنگ سازمانی شرکتها.
برخی از مهمترین نقاط مثبتی که میشود در فراگیری حاکمیت شرکتی در ایران برشمرد عبارتند از:
مهمترین موانعی که بر سر راه گسترش حاکمیت شرکتی در ایران هستند عبارتند از:
حاکمیت شرکتی در بانکها به چارچوبی از قوانین، روشها، فرآیندها و سیستمهایی اشاره دارد که هدایت و کنترل مدیریت و عملیات نهادهای بانکی را بر عهده دارد. این ساختار حاکمیتی برای اطمینان از اینکه بانکها به شیوهای ایمن، سالم و کارآمد، مطابق با الزامات قانونی و استانداردهای اخلاقی عمل کنند، کمک کننده است. هدف حاکمیت شرکتی در بانکهای دولتی و خصوصی حفاظت از منافع تمام ذینفعان، از جمله سپردهگذاران، سرمایهگذاران، کارکنان و جامعه گستردهتر، ضمن تضمین پایداری و سودآوری طولانی مدت بانک است.
برخی از عناصر کلیدی حاکمیت شرکتی در بانکها شامل موارد زیر است:
آکادمی همراه، پیشرو در ارائه خدمات آموزشی و توسعه منابع انسانی، با ارائه آموزش سازمانی خود، فرصتی منحصربهفرد را برای کادر سازمانی فراهم آورده است تا از محتوای آموزشی با کیفیت و تخصصی در زمینههای کلیدی همچون هوش مصنوعی، کسب و کار دیجیتال، توسعه فردی، اینترنت اشیا، علوم داده، امنیت، فناوری مخابراتی و فناوریهای نوظهور بهرهمند شوند.
شرکتهایی که در توسعه مهارتهای کارکنان از طریق آکادمی همراه اول سرمایهگذاری میکنند، نه تنها به بهبود عملکرد سازمانی خود کمک میکنند بلکه به کسب و کار خود این امکان را میدهند تا در محیط کاری متغیر امروزی، پیشروتر و بهروزتر عمل کنند.
برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبتنام در اشتراک آموزش سازمانی آکادمی همراه، به صفحه «آموزش سازمانی آکادمی همراه» بروید.
این روزها مرز بین نقشهای مختلف در دنیای تکنولوژی آنقدر باریک شده که حتی افراد حرفهای هم گاهی نمیدانند دقیقاً مدیر محصول کیست و چه کسی مدیر محصول نیست. با اینکه مقالات بسیار زیادی درباره وظایف مدیر محصول، مسیر شغلی، درآمد و مهارتهای مورد نیاز مدیر محصول منتشر شده اما هنوز برای خیلیها این سؤال […]
در دنیای رقابتی امروز، آگاهی و درک چرخه عمر محصول (Product Life Cycle) نهتنها یک مزیت، بلکه ضرورتی انکارناپذیر برای هر کسبوکاری محسوب میشود که به دنبال ماندگاری و رشد در بازار است. چرخه عمر محصول، نقشهای از سفر یک محصول را ترسیم میکند؛ از لحظه تولد و معرفی به بازار تا اوجگیری، بلوغ و […]
تصور کنید در دنیایی زندگی میکنیم که هیچ تغییری در آن رخ نمیدهد. همه چیز همانطور که همیشه بوده، ادامه دارد و خبری از نوآوری و تغییر نیست. در ابتدا ممکن است چنین دنیایی آشنا و حتی راحت به نظر برسد، اما خیلی زود یکنواخت و خستهکننده میشود. اینجاست که خلاقیت اهمیت پیدا میکند؛ چرا […]
مدیریت محصول پردرآمدترین شغل تابستان ۱۴۰۳ حساب میشود که بازاری مناسب و کاریابی آسانی دارد. بر اساس گزارش جاب ویژن فرصتهای شغلی مدیریت محصول ۶۵ درصد و حقوق آن هم ۳۳ درصد نسبت به سال قبل افزایش یافته است. از این رو متقاضیان مستعد و فعال بازار کار به دنبال پاسخ این سوال هستند که […]
فناوری اطلاعات یکی از مهمترین حوزههای تکنولوژی در دنیای امروز به شمار میرود و تمامی فناوریهایی که برای ذخیرهسازی، پردازش، حفاظت، انتقال و بازیابی اطلاعات به وجود آمدهاند، بخشهایی از فناوری اطلاعات به شمار میروند. یکی از مسائل مورد توجه در حوزه فناوری اطلاعات، مدیریت پروژههاست. اگرچه حرفه مدیریت پروژه به طور کلی قوانین و […]
ما همیشه قبل از اینکه راهی سفر شویم، برنامهی کامل سفر را میچینیم، هتل رزرو میکنیم، بلیطهایمان را از چند مدت قبل میخریم و تعیین میکنیم که در هر روز از سفر به کدام جاذبههای دیدنی سر بزنیم و چه کارهایی انجام دهیم. دلیل ما از انجام این اقدامات این است که مطمئن شویم برنامه […]
آکادمی همراه اول با هدف تربیت، توسعه و توانمندسازی نیروی انسانی در اکوسیستم دیجیتال در تابستان ۹۹ آغاز به کار کرده است. آکادمی به پشتوانهی تجربهی آموزش و توسعهی نیروی انسانی همراهاول میکوشد نیازهای آموزشی عمومی، تخصصی و شکاف میان تحصیلات آکادمیک و فضای کار بابرگزاری مسیرهای شغلی از جمله هوش مصنوعی، تحلیل گر داده ، کارشناس محصول و … پوشش دهد.