1. خانه
  2. مقالات
  3. توسعه فردی
  4. فرق اضطراب و افسردگی چیست؟ + ۷ نوع اضطراب از…

فرق اضطراب و افسردگی چیست؟ + ۷ نوع اضطراب از منظر روانشناسی

فرق اضطراب و افسردگی چیست؟ + 7 نوع اضطراب از منظر روانشناسی

اضطراب و افسردگی دو حالت روانشناختی متفاوت هستند که بیشتر علائم‌شان شبیه همدیگه‌ است. از طرفی تفاوت اضطراب و افسردگی بسیار کمه؛ به همین علت تشخیص این دو از همدیگه سخت خواهد بود. برای شناخت بهتر فرق اضطراب و افسردگی قراره در طول این مقاله به تفصیل هر دو را بررسی و سعی کنیم شناخت کاملی از هر کدوم به دست آوریم. پس با ما همراه باشید.

علائم مشترک اضطراب و افسردگی

اضطراب علائم بسیار گسترده‌ای دارد که معمولا شدت بروز آن‌ها در افراد مختلف متفاوت است. ۹ نشانه بارز اضطراب عبارتند از:

  •       احساس تنش
  •       ‌مشکلات در تمرکز یا تصمیم‌گیری
  •       ‌روی آوردن به دخانیات
  •       بدخلقی
  •       ‌کم‌خوابی یا خوابیدن بیش‌از اندازه
  •       ‌کم‌اشتهایی یا پرخوری
  •       ‌دوری از برخی موقعیت‌ها و مکان‌ها
  •       انزوا
  •       افکار منفی

فرق اضطراب با افسردگی

تفاوت بین اضطراب و افسردگی به شرح زیر است. توجه داشته باشید گاهی این دو اختلال می‌توانند تا حد زیادی مشابه یکدیگر باشند.

درباب فرق اضطراب و افسردگی باید بگویم که اضطراب به‌عنوان یک واکنش طبیعی به تنش‌ها و خطر‌ها شناخته می‌شود. این حالت ممکن است با خواب نامنظم، تنش عضلانی، نگرانی مداوم، ناراحتی، خستگی و تمرکز کم همراه شود. اضطراب می‌تواند در مواجهه با موقعیت‌های ناگوار و چالش‌های زندگی بروز  پیدا کند. اما وقتی که اضطراب به طور مداوم و بیش‌از‌حد در زندگی فرد اتفاق بیافتد و کیفیت زندگی ‌شان را تحت تاثیر قرار دهد، ممکن است به اختلال اضطرابی تبدیل شود.

 افسردگی یک حالت روحی است که با کاهش احساس شادی، کاهش انرژی، عدم علاقه به فعالیت‌های روزمره، خستگی، خواب بیش‌از‌حد یا خواب ناکافی، افکار منفی و احساسات ناامیدی همراه می‌شود. در برخی موارد، افسردگی می‌تواند برای مدت طولانی و مزمن باقی مانده و به اختلال افسردگی تبدیل شود.

آیا افسردگی در هر فرد به یک شکل است؟آیا افسردگی در هر فرد به یک شکل است؟

افسردگی یک اختلال روانی است که می‌تواند بر افراد مختلف به شکل‌های متفاوت تاثیر بگذارد. علائم، شدت، مدت زمان و عوامل ایجاد کننده افسردگی ممکن است در هر فرد متفاوت باشد. برای مثال، برخی افراد ممکن است از از دست دادن اشتها، خواب آلودگی، احساس بی‌ارزشی و افکار خودکشی رنج ببرند، در‌حالی‌که برخی دیگر ممکن است پرخوری، بی‌خوابی، اضطراب و عصبانیت داشته باشند. همچنین بعضی از افراد ممکن است فقط یک دوره از افسردگی را تجربه کنند، در‌حالی‌که بعضی دیگر ممکن است در طول زندگی خود چندین دوره از افسردگی را تحمل کنند.

‌افسردگی همچنین به چندین نوع تقسیم می‌شود که هر‌کدام ویژگی‌ها و علائم خاص خود را دارند. برخی از انواع آن عبارتند از:

  • افسردگی اساسی: نوع شایع‌ افسردگی است که با بدخلقی، علاقه کم به فعالیت‌های لذت‌بخش و تاثیر منفی بر عملکرد روزانه همراه است.
  • افسردگی مزمن: افسردگی مزمن نوع دیگر افسردگی است که حداقل دو سال به طول می‌انجامد و با بد خلقی، عزت‌نفس پایین و ناتوانی در تصمیم‌گیری همراه است.
  • افسردگی دوران بارداری یا پس از زایمان: نوع خاصی از افسردگی است که در زنان قبل یا بعد از زایمان رخ می‌دهد و با نگرانی شدید، گرایش به خود آزاری یا آزار فرزند و تغییرات شدید در خواب و اشتها همراه است.
  • اختلال دوقطبی: نوع پیچیده‌ای از افسردگی است که با دوره‌های متناوب خلق خوب و خلق بد همراه است. در دوره‌‌ای که شخص بد خلق است، ممکن است به شکل نا‌معقول خودبین، پر حرف، بی‌قرار و بی‌پروا باشد. در دوره‌های افسردگی، فرد ممکن است به شکل شدید غمگین و بی‌خواب شود.

چرا فقط برخی از افراد دچار افسردگی می‌شوند؟

علت دقیق اینکه چرا فقط برخی از افراد دچار افسردگی می‌شوند، هنوز به طور کامل مشخص نیست. افسردگی یک اختلال پیچیده است که شامل عوامل مختلفی می‌شود. در زیر برخی از عوامل معمول که ممکن است در بروز افسردگی نقش داشته باشند را بررسی می‌کنیم:

  1. ‌عوامل ژنتیک: وجود افسردگی در خانواده و وجود عوامل ژنتیکی می‌تواند نقشی در بروز افسردگی در برخی از افراد داشته باشد.
  2. عوامل محیطی: عوامل محیطی مانند: موقعیت‌های تنش‌زا، فشار‌های اجتماعی، مشکلات خانوادگی، مشکلات مالی و فشار‌های شغلی می‌توانند باعث بروز افسردگی در افراد شوند.
  3. عوامل فیزیولوژیک: تغییرات فیزیولوژیک مغزی مانند:نوراپی‌نفرین و دوپامین می‌توانند نقشی در بروز افسردگی ایفا کنند.
  4. بیماری‌های مزمن: برخی بیماری‌های مزمن مانند: بیماری‌های قلبی، دیابت، سرطان و بیماری‌های عصبی می‌توانند باعث بروز افسردگی شوند.
  5. عوامل روانشناختی: سابقه تجربه‌های ناخوشایند، ناکامی در زندگی، فشار‌های روانی و مشکلات روابطی می‌توانند نقشی در بروز افسردگی داشته باشند.

‌مدل آمادگی – استرس

مدل آمادگی-استرس یا مدل آمادگی-تنش یک مدل روانشناختی است که برای توضیح و پیش‌بینی واکنش‌های فرد در مواجهه با استرس و تنش‌ها استفاده می‌شود و با مطالعه این مطلب فرق اضطراب و افسردگی با استرس را بهتر درک می‌کنید. این مدل بر اساس فرضیه‌ای استوار است که می‌گوید تفاوت‌های فردی باعث می‌شود که افراد به‌طور متفاوتی به استرس و تنش‌ها واکنش نشان دهند. در این مدل، آمادگی به مجموعه‌ای از منابع فردی اشاره دارد که شامل مهارت‌ها، استراتژی‌های مقابله، اعتقادات و ارزش‌ها، شبکه‌های اجتماعی و سایر منابع داخلی و خارجی است. سطح آمادگی فرد نشان می‌دهد که چقدر قادر به مقابله با استرس و تنش‌ها است.

‌استرس به وضعیتی اشاره دارد که نیاز‌ها و تقاضا‌های فرد بیش از آمادگی او است. واکنش فرد به استرس و تنش‌ها، شامل رفتار‌ها، احساسات و تفکرات او می‌شوند. واکنش‌ها شامل تمرکز بر مشکل، تحلیل مسئله، استفاده از راهبرد‌های مقابله مثبت یا منفی، احساسات مانند: نگرانی، خشم، اضطراب و تفکرات منفی مانند ترس است.

‌مدل آمادگی-استرس نشان می‌دهد که چگونه سطح آمادگی فرد و واکنش‌هایی که او نشان می‌دهد، با هم در ارتباط هستند. این مدل می‌تواند به فهم بهتر و مدیریت بهتر استرس و تنش‌ها در زندگی روزمره کمک کند.

نظریه شناختی درباره افسردگینظریه شناختی درباره افسردگی 

نظریه دیگری که فرق اضطراب و افسردگی را به شما نشان می‌دهد، نظریه شناختی افسردگی است. نظریه شناختی بر اساس این فرضیه می‌باشد که نگرش‌ها، باور‌ها و تفکرات منفی، عوامل اصلی در بروز و حفظ افسردگی هستند.‌ برخلاف دیدگاه‌های دیگر که بیماری افسردگی را به عوامل بیوشیمیایی یا عوامل خارجی نسبت می‌دهند، نظریه شناختی افسردگی معتقد است که نحوه تفکر و تفسیر فرد از رویداد‌ها و موقعیت‌ها، نقش اساسی در بروز افسردگی دارد. بر اساس این نظریه، تفکر منفی، تمرکز بر عوامل منفی و تشدید احساسات منفی می‌تواند به افسردگی منجر شود.

‌عوامل اصلی نظریه شناختی افسردگی که عامل شناخت فرق اضطراب و افسردگی هستند؛ عبارت‌اند از:

  1. ‌تمرکز بر خطا‌های شخصی: افراد مبتلا به افسردگی تمایل دارند تا به طور متعادل و منصفانه به رویداد‌ها و خودشان نگاه نکنند و به‌جای آن، به طور ناعادلانه خود را مقصر و خطاکار ببینند. ولی شخصی که اضطراب دارد دیدگاه عادلانه دارد ولی توانایی انتقاد کردن نسبت به دیگران را ندارد.
  2. تفکر‌های منفی: فرد مبتلا به افسردگی به طور مداوم در مورد خطرات، شکست‌ها و عواقب منفی فکر می‌کند. این تفکرات منفی باعث تشدید احساسات منفی می‌شوند. ولی فرد مضطرب در افکار مثبت و منفی دارای تعادل است.
  3. دید منفی: فرد مبتلا به افسردگی ممکن است به طور مداوم به موقعیت‌ها و رویداد‌ها از زاویه منفی نگاه کند و از دیدگاه‌های مثبت غفلت کند.
  4.  تحمیل افکار منفی عامل شناخت فرق اضطراب و افسردگی: فرد مبتلا به افسردگی به طور ناعادلانه و بیش‌از‌حد عوامل منفی را به خودش و دیگران نسبت می‌دهد و احساس می‌کند که همه‌چیز به ضرر او است.

۷ نوع اضطراب از منظر روانشناسی

در این بخش انواع اضطراب از نظر روانشناسی را برایتان آورده‌ایم که با شناخت اضطراب، فرق اضطراب و افسردگی را بهتر تشخیص دهید. از دید روانشناسی ۷ نوع اضطراب وجود دارد. که در ادامه به بیان آنها می پردازیم:

اختلال اضطراب فراگیر

اضطراب فراگیر گسترده‌ترین نوع اضطراب است که معمولا طیف وسیعی از علائم دیگر انواع اضطراب را نیز شامل می‌شود. این اضطراب ابعاد مختلف روحی و جسمی افراد را تحت تاثیر قرار داده و می‌تواند تغذیه و خواب آن‌ها را مختل کند. در ادامه نشانه‌های اضطراب فراگیر را معرفی می‌کنیم.

  1. ‌نگرانی مداوم و غیرمتعارف: فرد مبتلا به این اختلال در مورد مسائل روزمره و حتی مسائل ریز‌ و‌ درشت نگران می‌شود، بدون اینکه دلیل مشخصی برای نگرانی وجود داشته باشد؛ اما فرد افسرده درمورد مسائل با بی میلی رفتار می‌کند.
  2. عدم کنترل نگرانی مهم‌ترین فرق اضطراب و افسردگی: فرد مضطرب، نگرانی و استرس خود را نمی‌تواند مدیریت کند؛ ولی فرد افسرده استرس کمتری دارد.
  3. بررسی علائم جسمی: افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر علائم جسمی مانند: خستگی، عصبانیت، تعریق، مشکلات خواب، درد عضلانی و معده و سردرد را تجربه می‌کنند و افراد افسرده بیشتر دچار خستگی و بی حوصلگی می‌شوند.
  4. ناراحتی اجتماعی، فرق اضطراب و افسردگی: فرد مضطرب به دلیل نگرانی‌های خود از روابط اجتماعی دوری می‌کند و از شرکت در فعالیت‌های اجتماعی خودداری می‌نماید ولی فرد افسرده به دلیل بی حوصلگی از اجتماع دوری می‌کند.
  5. افزایش تنش و عصبانیت: فرد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر به‌سرعت عصبانی شده و تنش زیادی را تجربه می‌کند، حتی در مواقعی که ممکن است به نظر عادی بیاید؛ اما این احساس در فرد افسرده کمتر است و با بی توجهی همراه است و همین امر فرق اضطراب و افسردگی را مشخص می‌کند.

‌علت اختلال اضطراب فراگیر هنوز به طور کامل مشخص نشده است، اما عوامل مختلفی  از‌جمله عوامل ژنتیکی، محیطی و تجربیات زندگی می‌توانند نقش داشته باشند،.

‌درمان اختلال اضطراب فراگیر شامل ترکیبی از روش‌ها است، از‌جمله درمان دارویی و مشاوره روانشناختی (مانند تکنیک‌های مدیریت استرس و آموزش مهارت‌های مقابله با اضطراب).

اختلال اضطراب اجتماعی

اضطراب اجتماعی به‌عنوان فوبیای اجتماعی (Social Anxiety Disorder – SAD) شناخته می‌شود که یکی از اختلالات روانی است. این اختلال با اضطراب و نگرانی شدید در مواجهه با موقعیت‌های اجتماعی همراه است.

‌علایم و نشانه‌های اختلال اضطراب اجتماعی شامل موارد زیر می‌شوند:

  1. اضطراب شدید در مواجهه با موقعیت‌های اجتماعی: فرد مبتلا به این اختلال ممکن است در مواجهه با موقعیت‌های اجتماعی مانند: سخنرانی در جمع، شرکت در دورهمی‌ها، ملاقات با افراد جدید و… اضطراب شدیدی را تجربه می‌کنند.
  2. ترس از انتقاد: فرد ممکن است از انتقاد و نقد دیگران نگران شود و این ترس باعث می‌شود که از بیان نظرات خود در جمع‌ خودداری کند.
  3. خجالت و نگرانی نسبت به رفتار‌های خود: فرد در مواقعی که تحت توجه دیگران قرار می‌گیرد، احساس خجالت می‌کند و نسبت به رفتار‌های خود نگران است.
  4. ترکیب اضطراب و فرار: در این حالت، فرد در مواجهه با موقعیت‌های اجتماعی اضطراب شدیدی تجربه می‌کند و تمایل به فرار یا اجتناب از آن موقعیت دارد.
  5. تاثیر بر روابط اجتماعی: این اختلال می‌تواند بر روابط اجتماعی فرد تاثیر منفی داشته باشد و باعث دوری وی از جامعه شود. 

اختلال هراس

علایم اختلال هراس می‌تواند بر اساس نوع و میزان اختلال متفاوت باشد. برخی از علایم عمومی اختلال هراس عبارتند از:

  1. ‌اضطراب و نگرانی شدید: فرد مبتلا به این اختلال اضطراب و نگرانی شدیدی را تجربه می‌کند، حتی در مواقعی که به نظر عادی بیاید.
  2. ترس نا‌معقول: از موقعیت‌های خاص یا اشیاء مشخص ترس غیرعادی دارد، مانند: ترس از پرواز، ترس از ارتفاعات، ترس از حیوانات و غیره.
  3. تاثیر بر عملکرد روزمره: این اختلال ممکن است تاثیر زیادی بر عملکرد روزمره فرد داشته باشد، از‌جمله تحصیل، کار، روابط اجتماعی و غیره .
  4. علائم جسمی: افراد مبتلا به اختلال هراس علائم جسمی خاصی دارند؛ مانند: تپش قلب، تنگی نفس، عرق‌کردن، لرزش، درد شکم و سردرد.
  5. اجتناب از موقعیت‌های ترسناک: از موقعیت‌ها یا اشیائی که آن‌ها را یاد ترسی از گذشته می‌اندازند، دوری کرده و تلاش می‌کند تا آن‌ها را از بین ببرد.

آگورافوبیا

آگورافوبیا نوعی شایع از اضطراب است که معمولا به اضطراب فردی در مواجهه با موقعیت‌های خاص اطلاق می‌شود. در ادامه برخی از جنبه‌های اگورافوبیا را معرفی کرده‌ایم.

  1. ‌اضطراب شدید در مواجهه با مکان‌های عمومی و باز: فرد مبتلا به آگورافوبیا در مواجهه با مکان‌های عمومی و باز مانند تالار‌ها، فروشگاه‌ها، پارک‌ها و … اضطراب شدیدی تجربه می‌کند.
  2. ترس از گم شدن: فرد ممکن است از این بترسد که در مکان‌های عمومی و باز گم شود و توانایی برگشت به خانه را نداشته باشد.
  3. اجتناب از مکان‌های عمومی: فرد مبتلا به آگورافوبیا از شرکت در جمع‌ها و حضور در مکان‌های عمومی اجتناب می‌کند.

فوبیای خاص

فوبیای خاص، به معنای ترس بی‌منطق و شدید از شیء یا موقعیت خاصی است. این ترس به گونه‌ای قوی و غیرقابل کنترل است که فرد مبتلا از مواجهه با آن شیء یا موقعیت اجتناب می‌کند و می‌تواند زندگی روزمره فرد را تحت تاثیر قرار دهد. فوبیا‌ها می‌توانند در مورد هر شیء یا موقعیتی وجود داشته باشند، مانند: ترس از حشرات، ترس از ارتفاعات، ترس از خون، ترس از پرواز و غیره. این ترس می‌تواند به گونه‌ای شدید باشد که فرد مبتلا از مواجهه با آن شیء یا موقعیت اجتناب کرده و تلاش کند تا از آن دوری کند.

وسواس فکری اجباری (OCD)

وسواس فکری اجباری (OCD) یک اختلال روانی است که با فکر‌ها و ایده‌های تکراری و ناخواسته (وسواس) و عملکرد‌های تکراری و مکرر (اجبار) همراه است. افراد مبتلا به OCD ممکن است تلاش کنند تا از وقوع اتفاقات ناخواسته و تصویرهای ذهنی خود از حوادث احتمالی جلوگیری کنند. این افراد احساس ناامنی و اضطراب شدیدی در صورت عدم انجام روتین‌ها و رفتار‌های اجباری تجربه می‌کنند.

‌علایم و نشانه‌های اختلال وسواس فکری اجباری شامل موارد زیر می‌شود:

  1. ‌ وسواس: فرد مبتلا به OCD ممکن است فکر‌ها، تصویر‌ها یا خاطرات تکراری و ناخواسته (وسواس) را تجربه کند. این فکر‌ها ممکن است مربوط به عدد، رنگ، کلمه، تصویر، شکل یا موضوع خاصی باشند.
  2. اجبار: فرد ممکن است رفتار‌های تکراری و مکرر (اجبار) را به‌منظور کاهش اضطراب یا جلوگیری از وقوع خطری تجربه کند. این رفتار‌ها شامل شستشو، بررسی مجدد، تکرار کردن یک فعالیت برای تعداد دفعات مشخص  و… می‌شوند.
  3. اضطراب و نگرانی: فرد مبتلا به OCD اضطراب و نگرانی شدیدی در صورت عدم انجام روتین‌ها و رفتار‌های اجباری تجربه می‌کند. این اضطراب ممکن است به گونه‌ای شدید و غیرقابل تحمل باشد.
  4. تاثیر بر عملکرد روزمره: این اختلال می‌تواند بر عملکرد روزمره فرد تاثیر منفی داشته باشد و باعث کاهش کیفیت زندگی و دستاورد‌های شخصی و حرفه‌ای شود.

‌اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)

اگرچه اغلب مردم بر آسیب‌های جسمی سانحه تمرکز می‌کنند و در صدد درمان آن هستند، اما واقعیت این است که آسیب‌های روحی می‌توانند به مراتب تاثیرگذارتر و طولانی‌تر باشند. معمولا خاطرات یک سانحه دلخراش تا مدت‌ها و یا حتی تا آخر عمر دست از سر افراد بر نمی‌دارد و باید هرچه زودتر درمان شود. در ادامه برخی از نشانه‌های اختلال استرس پس از سانحه را بررسی می‌کنیم.

  1. خاطرات ترسناک: فرد مبتلا به PTSD ممکن است با خاطرات ترسناک و مرتبط با سانحه مواجه شود، که می‌تواند شامل رویا‌ها، فکر‌ها، تصاویر و حساسیت‌های بدنی باشد.
  2. اجتناب: از مکان‌ها، اشخاص، فعالیت‌ها یا موضوعاتی که با سانحه مرتبط هستند؛ اجتناب می‌کند. این اجتناب ممکن است باعث محدود شدن فعالیت‌های روزمره و ایجاد انزوا شود.
  3. افزایش تحرک و آگاهی: فرد مبتلا به PTSD ممکن است در مواجهه با محرک‌های مرتبط با سانحه، واکنش‌های فزاینده‌ای مانند: تپش قلب، عرق‌کردن، تنگی نفس و ترس شدید نشان دهد.
  4. تغییر در خلق و خو: فرد ممکن است احساس ناامنی، اضطراب، خشم، ترس یا افسردگی شدید تجربه کند. همچنین، این اختلال می‌تواند باعث کاهش احساس خوشحالی و لذت بردن از فعالیت‌های روزمره شود.
  5. مشکلات خواب: افراد مبتلا به PTSD ممکن است مشکلات خوابی مانند: بیدار شدن مکرر در شب، کابوس‌ها و خواب غیر آرام داشته باشند.

جمع‌بندی

تفاوت اضطراب و افسردگی در این است که اضطراب معمولا به تنش و نگرانی مربوط می‌شود و باعث ایجاد احساس تنش و عدم آرامش خواهد شد. از طرفی، افسردگی احساسی است که باعث کاهش انرژی، احساس ناامیدی و افکار منفی مرتبط با خودکشی می‌شود. در این مقاله با طیف وسیعی از انواع اضطراب آشنا شدیم، از اضطراب فراگیر گرفته تا آگورافوبیا و استرس پس از حادثه، باید دانست که پنهان کردن عواطف و مشکلات روانی هیچ‌گاه به درمان آن‌ها منجر نمی‌شود؛ اینکار مانند این است که زباله‌های داخل خانه را در کمدی پنهان کنیم و وانمود کنیم هیچ زباله‌ای اینجا وجود ندارد؛ در حالی که بالاخره روزی بوی زباله‌ها همه چیز را آشکار خواهد کرد.

در مواجه با اضطراب و استرس ابتدا به یاد بیاورید که تنها نیستید و افراد بسیاری با این بیماری روبه‌رو هستند؛ مشکل خود را یک روانشناس متخصص به اشتراک بگذارید و روند درمان را هرچه زودتر آغاز کنید. امیدواریم مطالب این بلاگ برایتان مفید بوده باشد.  در ادامه می تونید از دوره مدیریت اضطراب و استرس در زندگی فردی و شغلی برای درمان هم استفاده کنید.

منابع:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شماره همراه شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند

جدیدترین مطالب

موضوعات داغ