مفهوم دیپ لرنینگ یا همان «یادگیری عمیق» برای خیلی از سوالات ما، اعم از اینکه چگونه ماشینها میتوانند بدون نیاز به انسان یاد بگیرند و کارهایی را انجام دهند، جوابی قانع کننده دارد. یادگیری عمیق نوعی هوش مصنوعی است که از رایانه برای یادگیری از دادهها استفاده میکند. در واقع با الگوریتمهای دیپ لرنینگ ماشین میتواند یاد بگیرد کارهایی را بدون دخالت و نظارت انسان انجام دهد. برای درک بهتر دیپ لرنینگ از یک تشبیه ساده شروع کنیم.
به یک مسیر پر پیچوخم فکر کنید. الگوریتم یادگیری عمیق مانند کسی است که در پیچوخم گم شده و باید راه خود را پیدا کند؛ الگوریتم بهجای اینکه بهطور تصادفی در اطراف قدم بزند، بهدنبال الگوها میگردد و همچنان سعی میکند از اشتباهات خود درس بگیرد تا بتواند برای مسیرهای بعدی تصمیمات بهتری بگیرد.
دقیقا این رفتار مشابه با سیستم مغزی ماست. خیلی هم عجیب نیست؛ چون از عملکرد مغز ما برای ساخت الگوریتمهای دیپ لرنینگ الهام گرفتهشده است. در طول سالها با پیشرفت تکنولوژی، مبحث دیپ لرنینگ تکامل یافته و مدلهای فعلی را شکل داده و همچنان در حال رشد و نوآوری است؛ بنابراین کسب اطلاعات اولیه و گاهاً تخصصی در این زمینه خالی از لطف نیست. همراه ما باشید تا با هم کاملترین مقاله در مورد دیپ لرنینگ را بررسی کنیم.
در ابتدا این مفهوم را کمی سادهتر بیان میکنیم تا با کلیت دیپ لرنینگ آشنا شوید و بعد تخصصیتر به بیان آن میپردازیم.
تعریف سادهتر:
یادگیری عمیق یا دیپ لرنینگ به زبان ساده، زیرمجموعهای از یادگیری ماشین است که به رایانهها اجازه میدهد تا نحوه عملکرد مغز ما را شبیهسازی کنند. یعنی در این روش بدون اینکه رایانهها را برنامهریزی کنند، به آنها میآموزند که یاد بگیرند و بهطور مستقل تصمیمگیری کنند. در واقع بهجای اینکه به رایانه بگوییم دقیقاً به دنبال چه چیزی بگردد، نمونههای زیادی را به آن نشان میدهیم و اجازه میدهیم خودش یاد بگیرد؛ درست مانند انسانها. اجازه دهید مثالی بزنیم:
تصور کنید میخواهید به کامپیوتری برای تشخیص گربهها آموزش دهید؛ بهجای اینکه به آن بگویید دنبال سبیل، گوش و دم بگردد، هزاران عکس از گربهها را به او نشان میدهید. کامپیوتر بهتنهایی الگوهای رایج را پیدا کرده و یاد میگیرد که چگونه یک گربه را شناسایی کند. این جوهر اصلی دیپ لرنینگ است.
تعریف فنیتر:
در اصطلاح فنی، دیپ لرنینگ با استفاده از الگوریتمهایی کار میکند که از ساختار بیولوژیکی مغز انسان الهام گرفته شده و عملکرد آنها مشابه مغز انسان است.
این الگوریتمها از نورونهای مصنوعی به نام گرهها تشکیل شدهاند که از طریق ساختارهای شبکهای به نام شبکههای عصبی مصنوعی (Artificial Neural Networks) یا (ANN) به هم متصل میشوند. این گرههای بههمپیوسته یا نورونها، اطلاعات را پردازش کرده و تصمیمگیری میکنند.
درست مانند مغز ما که مناطق مختلفی برای وظایف مختلف دارد، یک شبکه عصبی نیز دارای لایههایی است که برای عملکردهای خاص تعیین شدهاند. در اینجا مهم است که برای درک بهتر موضوع در ابتدا لایهها یا اجزای یک شبکه عصبی را بشناسیم.
شبکههای عصبی از چندین لایه و گره تشکیل شدهاند که بهعنوان نورون نیز شناخته میشوند. این لایهها عبارتند از:
یک شبکه عصبی مصنوعی دارای چندین گره است که دادهها به آن وارد میشود. این گرهها لایه ورودی سیستم را تشکیل میدهند.
لایه ورودی، دادهها را پردازش کرده و به لایههای دیگر در شبکه عصبی ارسال میکند. این لایههای پنهان اطلاعات را در سطوح مختلف پردازش میکنند و رفتار خود را با دریافت اطلاعات جدید تطبیق میدهند. شبکههای یادگیری عمیق صدها لایهٔ پنهان دارند که میتوانند از آنها برای تجزیهوتحلیل یک مسئله از چندین زاویهٔ مختلف استفاده کنند.
بهعنوان مثال، اگر تصویری از یک حیوان ناشناخته به شما داده شود که باید آن را طبقهبندی کنید، به احتمال زیاد آن را با حیواناتی که قبلاً میشناختید، مقایسه میکنید. شما میتوانید به شکل چشمها و گوشها، اندازه حیوان، تعداد پاها و مدل موهای پوست تنش نگاه کنید. شما سعی میکنید الگوهایی را مانند موارد زیر در آن شناسایی کنید:
لایههای پنهان در شبکههای عصبی عمیق به همین ترتیب عمل میکنند. اگر یک الگوریتم دیپ لرنینگ سعی در طبقهبندی یک تصویر حیوانی داشته باشد، هر یک از لایههای پنهانِ آن، ویژگی متفاوتی از حیوان را پردازش میکند و سعی دارد بهطور دقیق آن را طبقهبندی کند.
لایه خروجی شامل گرههایی است که نتیجه یا پیشبینی نهایی را انجام میدهند. مدلهای یادگیری عمیق که پاسخهای «بله» یا «خیر» را به عنوان خروجی ارائه میدهند، تنها دو گره در لایه خروجی دارند. از سوی دیگر، آنهایی که طیف وسیعتری از پاسخها را تولید میکنند، گرههای بیشتری دارند.
از شبکهٔ عصبی بیشتر بدانیم:
در یک شبکه عصبی مصنوعی کاملا متصل، یک لایه ورودی و یک یا چند لایه پنهان یکی پس از دیگری به هم متصل میشوند. لایه ورودی یک شبکه عصبی مصنوعی که اولین لایه است، ورودی را از منابع خارجی دریافت کرده و به لایه پنهان که لایه دوم است، میرساند. در واقع هر نورون در لایه پنهان، اطلاعاتی را از نورونهای لایه قبلی دریافت میکند. خروجی یک نورون به ورودی سایر نورونها در لایه بعدی شبکه تبدیل میشود و این روند تا زمانی ادامه مییابد که لایه نهایی، خروجی شبکه را تولید کند. سپس این دادهها پس از عبور از یک یا چند لایه پنهان به دادههای ارزشمند برای لایه خروجی تبدیل میشوند. در نهایت لایه خروجی، خروجی را در قالب پاسخ شبکه عصبی مصنوعی به دادههایی که وارد میشود، ارائه میدهد.
هوش مصنوعی (AI) علم گستردهٔ استفاده از فناوری برای ساخت ماشینها و رایانههایی است که تواناییهای انسان را تقلید میکنند. در حالی که دیپ لرنینگ بهطور خاص از روشی که انسانها انواع خاصی از دانش را به دست میآورند، تقلید میکند.
هوش مصنوعی چارچوب و مفاهیم کلی را ارائه میکند که الگوریتمها و مدلهای دیپ لرنینگ در آن میگنجند. همچنین در زمینه یادگیری عمیق، هوش مصنوعی به تعریف اهداف و مقاصد و روشهای بهکارگرفته شده برای دستیابی به آنها کمک میکند.
به عبارت دیگر هوش مصنوعی در ایجاد و توسعه شبکههای عصبی سهم دارد. این شبکههای عصبی میتوانند الگوها و بازنماییهای پیچیدهای را از حجم وسیعی از دادهها بیاموزند. هوش مصنوعی اصول و تکنیکهای لازم برای آموزش موفقیتآمیز این شبکهها را فراهم میکند و به آنها اجازه میدهد تا با یادگیری مثالهای اضافی، عملکرد خود را بهبود بخشند.
علاوه بر این، هوش مصنوعی امکان ارزیابی و بهینهسازی مدل یادگیری عمیق را فراهم میکند. این مسئله به تعیین معماری مدل، پارامترها و روشهای آموزشی برای یک مشکل یا فعالیت خاص کمک میکند.
دیپ لرنینگ یک شکل تخصصی از یادگیری ماشینی یا ماشین لرنینگ است که برای کارآمدتر کردن یادگیری ماشین ایجاد شده است. در واقع یادگیری عمیق، تکاملی در یادگیری ماشینی است.
یادگیری ماشینی (ML) یکی از زیرشاخههای هوش مصنوعی (AI) و علوم کامپیوتر است که در آن ماشینها آموزش میبینند تا وظایفی را انجام دهند که معمولاً با هوش انسانی مرتبط هستند. از سوی دیگر، دیپ لرنینگ به توسعه برنامههای کامپیوتری اشاره دارد که با دسترسی به دادهها، توانایی یادگیری و بهبود خودکار را کسب میکنند. به طور کلی، تفاوت میان یادگیری ماشینی و دیپ لرنینگ را میتوان در دو حوزه اصلی مورد بررسی قرار داد.
۱) نوع دادهای که با آن کار میکنند.
۲) روشهایی که با آنها یاد میگیرند.
الگوریتمهای یادگیری ماشین برای پیشبینی، نیازمند دادههای ساختاریافته و برچسبگذاریشده هستند؛ مانند دادههای کمی که به شکل اعداد و مقادیر ارائه میشوند. در این روش، متخصصان انسانی بهطور دستی ویژگیهای مهم و مرتبط را از دادهها استخراج کرده و سپس الگوریتمهایی (مجموعهای از دستورالعملهای گامبهگام) را طراحی میکنند تا رایانه بتواند این ویژگیها را پردازش کند.
. در واقع ML بیشتر به مداخله انسان برای یادگیری وابسته است.
از سوی دیگر، مدلهای دیپ لرنینگ میتوانند بدون دخالت انسان، دادههای بدون ساختار مانند فایلهای صوتی یا پستهای رسانههای اجتماعی را پردازش کنند و مشخص کنند که کدام ویژگیها باعث تمایز دستههای مختلف داده از یکدیگر میشوند به عبارت دیگر، یک شبکه یادگیری عمیق فقط به دادهها و شرح وظایف نیاز دارد و یاد میگیرد که چگونه وظیفه خود را بهطور خودکار انجام دهد.
برای مثال، فرض کنید مجموعهای از عکسهای حیوانات خانگی مختلف دارید و میخواهید آنها را بر اساس «گربه»، «سگ»، «همستر» و … دستهبندی کنید. الگوریتمهای دیپ لرنینگ میتوانند تعیین کنند که کدام ویژگیها (مانند گوشها) برای تشخیص هر حیوانی از حیوان دیگر مهمتر هستند. در یادگیری ماشین، این سلسله مراتب ویژگیها بهصورت دستی توسط یک متخصص انسانی ایجاد میشوند.
در جدول زیر به عمدهترین تفاوت ماشین لرنینگ و دیپ لرنینگ اشاره کردهایم:
یادگیری ماشین (ML) | یادگیری عمیق |
زیرمجوعهای از هوش مصنوعی | زیرمجموعهای از یادگیری ماشینی |
از الگوریتمهای آماری برای یادگیری الگوها و روابط پنهان در مجموعه داده استفاده میکند. | از معماری شبکه عصبی مصنوعی برای یادگیری الگوها و روابط پنهان در مجموعه داده استفاده میکند. |
روی مجموعهٔ کوچکی از دادهها آموزش داده میشود | به مجموعهٔ بزرگی از دادهها برای آموزش نیاز دارد |
برای کارهای با سطح پایینتر بهتر است | برای کارهای پیچیده مانند پردازش تصویر، پردازش زبان طبیعی و … بهتر است |
فقط میتواند از دادههای ساختاریافته برای پیشبینی استفاده کند (مانند تاریخ، نام، شماره کارت اعتباری) | با دادههای بدون ساختار کار میکند (بهعنوان مثال، متن، فایلهای صوتی، پستهای شبکههای اجتماعی) |
به سطح خاصی از عملکرد میرسد و متوقف میشود | با افزایش حجم دادهها به بهبود و یادگیری ادامه میدهد |
به توان محاسباتی کمتری نیاز دارد | به قدرت محاسباتی زیادی نیاز دارد |
عوامل بسیاری وجود دارند که یادگیری عمیق را به یکی از استانداردهای صنایع امروزی تبدیل کردهاند. اکنون با هم مهمترین این عوامل را بررسی میکنیم:
مدلهای یادگیری عمیق فایلهایی هستند که توسط دانشمندان داده برای انجام وظایف با حداقل دخالت انسان، آموزش داده میشوند. مدلهای یادگیری عمیق مجموعه مراحل از پیش تعریفشدهای یا الگوریتمهایی را شامل میشوند که به فایل میگوید با دادههای خاص چگونه رفتار کند. این روش آموزشی، مدلهای یادگیری عمیق را قادر میسازد تا الگوهای پیچیدهتری را در متن، تصاویر یا صداها تشخیص دهند. به همین دلیل کسبوکارها از مدلهای یادگیری عمیق برای تجزیهوتحلیل دادهها و پیشبینی در برنامههای مختلف استفاده میکنند. حال بیایید در مورد انواع مختلف مدلهای یادگیری عمیق و نحوه کار آنها بیاموزیم.
یادگیری نظارت شده، از یک مجموعه دادهٔ برچسبدار برای آموزش مدلها برای طبقهبندی دادهها یا پیشبینی مقادیر استفاده میکند. مجموعه داده شامل ویژگیها و برچسبهای هدف است که به الگوریتم اجازه میدهد در طول زمان با به حداقل رساندن اشتباهات، از میان برچسبهای پیشبینیشده و واقعی آموزش ببیند. یادگیری تحت نظارت را میتوان به مسائل طبقهبندی و رگرسیون تقسیم کرد.
(*) آیا میدانستید آکادمی همراه اول دورهای تحت عنوان «یادگیری ماشین نظارت شده» دارد که میتوانید در آن شرکت کنید؟! این دوره پیشنیاز مسیرهای شغلی در مدرسه هوش مصنوعی و علوم داده است.
الگوریتم طبقهبندی، با استخراج ویژگیها، مجموعه داده را به دستههای مختلف تقسیم میکند. در واقع، از مدلهای محبوب یادگیری عمیق میتوان به ResNet50 برای طبقهبندی تصاویر و BERT (مدل زبانی) برای طبقهبندی متن اشاره کرد.
در این مدل مسائل بجای دستهبندی مجموعه دادهها، به مدل رگرسیون آموزش داده میشود که رابطه بین متغیرهای ورودی و خروجی را برای پیشبینی نتایج بیاموزد. مدلهای رگرسیون معمولاً در تحلیلهای پیشبینی، مانند پیشبینی آبوهوا و عملکرد بازار سهام، کاربرد دارند. LSTM و RNN از جمله مدلهای محبوب رگرسیون در حوزه یادگیری عمیق هستند.
در این مدل شبکه عصبی یاد میگیرد الگوها را کشف کند یا مجموعه داده را بر اساس مجموعه دادههای بدون برچسب، خوشهبندی کند. در اینجا هیچ متغیر هدفی وجود ندارد. در حالی که ماشین باید الگوها یا روابط پنهان در مجموعه دادهها را بدون دخالت انسان تعیین کند.
از این مدل دیپ لرنینگ در الگوریتمهای رمزگذارهای خودکار و مدلهای مولد برای کارهای بدون نظارت مانند خوشهبندی، کاهش ابعاد و تشخیص ناهنجاری استفاده میشود.
دوره یادگیری ماشین بدون نظارت در آکادمی همراه
از آنجایی که گفتیم از ساختار و عملکرد مغز انسان برای طراحی الگوریتمهای یادگیری عمیق و نحوه آموزش آنها، الهام گرفته شده است، باید دادههای آموزشی مختلفی نیز برای این الگوریتمها فراهم شود تا بتوانند درباره دادههای جدید تصمیمگیری کنند. در اینجا لازم است که این مسئله را شفاف کنیم که نباید مدل و الگوریتم را با هم اشتباه بگیریم.
الگوریتم رویهای است که روی دادهها اجرا میشود تا الگوها و قوانینی را پیدا کنند و از دادهها یاد بگیرند. این فرآیند یک مدل را به وجود میآورد. به عبارت دیگر در مدلهای یادگیری عمیق از چندین الگوریتم استفاده شده است.
در واقع همه الگوریتمهای دیپ لرنینگ از انواع مختلف شبکههای عصبی برای انجام وظایف خاص استفاده میکنند. در ادامه ۱۰ تا از مهمترین الگوریتمهای دیپ لرنینگ را بررسی میکنیم:
(CNN) که بهعنوان ConvNets نیز شناخته میشود، از چندین لایه تشکیل شده و عمدتاً برای پردازش تصویر و تشخیص اشیا استفاده میشود. Yann LeCun اولین CNN را در سال ۱۹۸۸ توسعه داد که LeNet نام داشت و برای تشخیص کاراکترهایی مانند کدهای پستی و ارقام استفاده میشد.
(LSTM)ها نوعی شبکه عصبی بازگشتی (RNN) هستند که میتوانند وابستگیهای طولانی مدت را یاد بگیرند و به خاطر بسپارند. یادآوری اطلاعات گذشته برای دورههای طولانی، رفتار پیش فرض آنهاست.
LSTMها اطلاعات را در طول زمان حفظ میکنند. آنها در پیشبینی سری زمانی مفید هستند، زیرا ورودیهای قبلی را به خاطر میآورند. LSTMها ساختاری زنجیره مانند دارند که در آن چهار لایهٔ متقابل به روشی منحصربهفرد با هم ارتباط برقرار میکنند. علاوه بر پیشبینیهای سری زمانی، LSTMها معمولاً برای تشخیص گفتار، ترکیب موسیقی و توسعه دارویی استفاده میشوند.
(RNN)ها دارای اتصالاتی هستند که چرخههای جهتدار را تشکیل میدهند. آنها به خروجیهای LSTM اجازه میدهند تا بهعنوان ورودی به فاز جاری تغذیه شوند.
خروجی LSTM به ورودی فاز فعلی تبدیل میشود و به دلیل حافظه داخلی میتواند ورودیهای قبلی را به خاطر بسپارد. RNNها معمولاً برای نوشتن شرح تصاویر، تجزیه و تحلیل سریهای زمانی، پردازش زبان طبیعی، تشخیص دست خط و ترجمه ماشینی استفاده میشوند.
(GAN)ها الگوریتمهای یادگیری عمیق مولد هستند که نمونههای داده جدیدی را ایجاد میکنند که شبیه دادههای آموزشی است. GAN دو جزء دارد: یک مولد که یاد میگیرد دادههای جعلی تولید کند و یک تمایز کننده که به وسیله آن اطلاعات جعلی و نادرست آموزش میبیند.
(RBFN)ها انواع خاصی از شبکههای عصبی پیشخور هستند که از توابع پایه شعاعی بهعنوان توابع فعالسازی استفاده میکنند. آنها یک لایه ورودی، یک لایه پنهان و یک لایه خروجی دارند و بیشتر برای طبقهبندی، رگرسیون و پیشبینی سریهای زمانی استفاده میشوند.
(MLP)ها مکانی عالی برای شروع یادگیری در مورد فناوری دیپ لرنینگ هستند.MLPها متعلق به کلاس شبکههای عصبی پیشخور با لایههای متعدد پرسپترون هستند که عملکردهای فعالسازی دارند. MLPها از یک لایه ورودی و یک لایه خروجی تشکیل شدهاند که بهطور کامل به هم متصل هستند. آنها تعداد لایههای ورودی و خروجی یکسانی دارند؛ اما ممکن است چندین لایه پنهان داشته باشند و میتوان از آنها برای ساخت نرمافزارهای تشخیص گفتار، تشخیص تصویر و ترجمه ماشینی استفاده کرد.
(SOM)ها را پروفسور Teuvo Kohonen اختراع کرد که تجسم دادهها را برای کاهش ابعاد دیتاها از طریق شبکههای عصبی مصنوعی خود سازماندهی کند. همانطور که میدانید انسان نمیتواند بهراحتی دادههایی با ابعاد بالا و حجم زیاد را تجسم کند و تجسم دادهها سعی دارد تا این مشکل را حل کند. SOMها برای کمک به کاربران در درک این اطلاعات با حجم و ابعاد بالا ایجاد شدهاند.
(DBN)ها مدلهای مولد هستند که از لایههای متعددی از متغیرهای پنهان و تصادفی تشکیل شدهاند. متغیرهای پنهان دارای مقادیر باینری هستند و اغلب واحدهای پنهان نامیده میشوند. DBNها پشتهای از ماشینهای بولتزمن با اتصالات بین لایهها هستند که هر لایه RBM هم با لایههای قبلی و هم با لایههای بعدی ارتباط برقرار میکند. از شبکههای باور عمیق (DBN) برای دادههای تشخیص تصویر، تشخیص ویدیو و ضبط حرکت استفاده میشود.
(RBM)ها که توسط جفری هینتون توسعه یافتهاند، شبکههای عصبی تصادفی هستند که میتوانند از توزیع احتمال بر روی مجموعهای از ورودیها آموزش ببینند. از این الگوریتم یادگیری عمیق برای کاهش ابعاد، طبقهبندی، رگرسیون، فیلتر مشارکتی، یادگیری ویژگی و مدلسازی موضوع استفاده میشود و RBMها بلوکهای سازنده DBNها را تشکیل میدهند.
رمزگذارهای خودکار نوع خاصی از شبکه عصبی پیشخور به شمار میروند که در آن ورودی و خروجی یکسان هستند. جفری هینتون رمزگذارهای خودکار را در دهه ۱۹۸۰ برای حل مشکلات یادگیری بدون نظارت طراحی کرد. آنها شبکههای عصبی آموزش دیدهای هستند که دادهها را از لایه ورودی به لایه خروجی تکرار میکنند. رمزگذارهای خودکار برای اهدافی مانند کشف دارویی، پیشبینی محبوبیت و پردازش تصویر استفاده میشوند.
دیپ لرنینگ، درست مانند هر تکنولوژی دیگری با مجموعهای از مزایا و محدودیتها همراه است. مهم است که از این موارد آگاه باشید تا بهتر بتوانید درک کنید که یادگیری عمیق چه کاری میتواند انجام دهد و چه کاری نمیتواند انجام دهد. نقاط قوت و ضعف یادگیری عمیق و دیپ لرنینگ عبارتند از؛
در این بخش قصد داریم با برخی از معروفترین اپلیکیشنهایی که با استفاده از فناوری دیپ لرنینگ ساخته شدهاند آشنا شویم. این مسئله به شما کمک میکند تا پتانسیل کامل شبکههای عصبی عمیق را درک کنید.
بینایی کامپیوتری (CV) در اتومبیلهای خودران برای تشخیص اشیاء و جلوگیری از برخورد با آنها استفاده میشود. همچنین برای تشخیص چهره، پیش بینی حالت و وضعیت بدن، طبقهبندی تصویر و تشخیص ناهنجاری نیز از بینایی کامپیوتر استفاده میشود.
تشخیص خودکار گفتار (ASR) که توسط میلیاردها نفر در سراسر جهان استفاده میشود، در واقع همان دستیارهای شخصی مجازی هستند که در تلفنهای ما وجود دارد و معمولاً با گفتن «Hey, Google» یا «Hi, Siri» فعال میشوند. این چنین برنامههای صوتی در تبدیل متن به گفتار، طبقهبندی صدا و تشخیص فعالیتهای صوتی نیز کاربرد دارند.
هوش مصنوعی مولد با افزایش تقاضای CryptoPunk NFT با قیمت ۱ میلیون دلار روبرو شده است. CryptoPunk یک مجموعهٔ هنری مولد است که با استفاده از مدلهای دیپ لرنینگ ایجاد شده است. معرفی مدل GPT-4 توسط OpenAI، دامنه تولید متن را با ابزار قدرتمند Chat GPT خود متحول کرده است. اکنون میتوانید به مدلها آموزش دهید که یک رمان کامل بنویسند یا حتی برای پروژههای علم داده هم کدنویسی کنند.
ترجمه با دیپ لرنینگ فقط به ترجمه زبان محدود نمیشود؛ چون در حال حاضر میتوانیم با استفاده از OCR عکسها را به متن ترجمه کنیم یا با استفاده از NVIDIA GauGAN2 متن را به تصویر ترجمه کنیم.
از این مدل دیپ لرنینگ برای پیشبینی سقوط بازار، قیمت سهام و تغییرات آبو هوا استفاده میشود. مدلهای دیپ لرنینگ و سریهای زمانی در تشخیص الگوها بهتر از انسانها عمل میکنند و به همین دلیل ابزارهایی اساسی در این صنایع و صنایع مشابه به شمار میروند.
از دیپ لرنینگ برای خودکارسازی وظایف، مثلاً آموزش به رباتها برای مدیریت انبار، بازیهای ویدیویی و بهتر شدن آنها در حل پازل استفاده میشود. اخیراً تیم Dota AI از OpenAI تیم حرفهای OG را شکست داد و این برد دنیا را شوکه کرد؛ چرا که مردم انتظار نداشتند هر پنج ربات، از قهرمانان جهان پیشی بگیرند.
یادگیری عمیق برای رسیدگی به بازخورد و شکایات مشتریان نیز کاربرد دارد. مانند برنامه چتبات که برای ارائه خدمات یکپارچه به مشتریان استفاده میشود.
صنعت پزشکی با استفاده از دیپ لرنینگ بیشترین سود را کرده است. چرا که از دیپ لرنینگ در زیست پزشکی برای تشخیص سرطان، ساخت داروی پایدار، برای تشخیص ناهنجاری در اشعه ایکس قفسه سینه و کمک به تجهیزات پزشکی استفاده میشود.
درست مانند یادگیری ماشین و هوش مصنوعی، مشاغل با دیپ لرنینگ رشد سریعی را تجربه میکنند. یادگیری عمیق به سازمانها و شرکتها کمک میکند تا راههایی را برای خودکارسازی وظایف و انجام بهتر، سریعتر و ارزانتر وظایف و کارها توسعه دهند.
طیف گستردهای از فرصتهای شغلی وجود دارند که از دانش و مهارتهای دیپ لرنینگ استفاده میکند. اینها جایگاههای شغلی عبارتاند از:
تحلیلگر داده یکی از ۳۰ شغل پردرآمد دنیاست و درحالحاضر در کشورهای پیشرفته، بیش از ۴۰۰ هزار فرصت شغلی برای این حرفه وجود دارد؛ بنابراین اگر در آن متخصص شوید، موقعیتهای شغلی عالی نصیبتان خواهد شد. آکادمی همراه با برگزاری دورهٔ آنلاین «تحلیلگر داده» طی ۸۰ ساعت آموزش تخصصی، شما را برای ورود به این مسیر شغلی همراهی میکند.
در این دوره شما قدمبهقدم با زبان برنامهنویسی پایتون آشنا میشوید و یاد میگیرید که چگونه دادههای موجود در کسبوکار خود، مثلاً شبکههای اجتماعی، سایت و… را شناسایی، جمعآوری و دستهبندی کرده و به پیشبینی بهتری از آینده محصول و کسبوکارتان برسید.
از آنجایی که زیرساخت دیپ لرنینگ بر پایه شبکههای عصبی با تعداد زیادی گره ساخته شده است، انتخاب زبانی مناسب برای برنامهنویسی ضروری است؛ زبانی که بتواند بهسادگی روابط پیچیده بین این گرهها را برای مدلسازی و پیادهسازی الگوریتمها تعریف کند. در اینجا زبان برنامهنویسی پایتون ویژگیهایی دارد که آن را از بقیه متمایزتر میکند:
در کل زبان برنامهنویسی پایتون در هوش مصنوعی شامل سازگاری و سادگی، دسترسی به مجموعهای عالی از چارچوبها و کتابخانهها، جامعهٔ کاربران قوی، استقلال پلتفرم و انعطافپذیری است. شاید فکر میکنید که یادگیری زبان پایتون در ابتدای راه برایتان کمی سخت و غیر ضروری است اما در قسمت بعد که بخش پایانی مقاله است، برایتان یک راهکار عالی داریم که میتوانید راحت و اصولی پایتون را بیاموزید.
تغییرات شگرفی که هوش مصنوعی در دنیای امروز ایجاد کرده است بر کسی پوشیده نیست. در هر زمینهای فناورهای مدرن با الگوگیری از دیپ لرنینگ توانستهاند پیشرفتهای چشمگیری ایجاد کنند. برای همگام شدن با این صنعت رو به پیشرفت، اولین و بهترین راه آموزش دیپ لرنینگ بهصورت اصولی و تخصصی است.
آکادمی همراه اول با برگزاری دوره بوتکمپ هوش مصنوعی و پایتون این بستر را برای شما فراهم کرده است. در این بوتکمپ شما با مفاهیم اساسی هوش مصنوعی، دیپ لرنینگ و شبکههای عصبی عمیق و همینطور برنامهنویسی به زبان پایتون آشنا خواهید شد. این بوتکمپ شما را برای ورود به بخشهای کاربردی و تخصصیتر هوش مصنوعی آماده میکند. آکادمی همراه اول این افتخار را دارد که با هدف آموزش درست و اصولی مفاهیم، شما عزیزان را در این زمینه همراهی کند.
منابع:
در سالهای اخیر، هوش مصنوعی پیشرفتهای زیادی داشته است، اما جدیدترین پروژه ایلان ماسک به نام هوش مصنوعی گروک یا همان Grok AI وعدهای برای تغییر چشمانداز این حوزه است. هوش مصنوعی گروک grok یک دستیار هوش مصنوعی است که توسط xAI (شرکت ایلان ماسک) توسعه یافته و بهطور عمیق با پلتفرم X (که قبلاً […]
در بازار جذب و استخدام مدرن، داشتن مدارک تحصیلی معتبر و تخصصهای فنی فقط بخش کوچکی از داستان موفقیت و جلب توجه کارفرماست. کارفرمایان به دنبال افراد هستند که علاوه بر دانش تخصصی، تواناییهای نرم و ویژگیهای شخصی برجستهای داشته باشند که آنها را از دیگر متقاضیان متمایز کند. پس بنابراین اگر میخواهید در مصاحبههای […]
در دنیای امروز، ظهور دستیارهای همهکارهی جدید مبتنی بر هوش مصنوعی مثل دیپسیک ( DeepSeek ) یا چتجیپیتی ( ChatGPT ) به یکی از داغترین موضوعات روز تبدیل شده. طوری که شاید به نظر برسد پیشرفت و دگرگونیهای انقلابی این فناوری به دنیای فیلمهای علمیتخیلی تعلق دارد، اما واقعیت این است که هوش مصنوعی در حال حاضر […]
در دنیای رقابتی امروز، آگاهی و درک چرخه عمر محصول (Product Life Cycle) نهتنها یک مزیت، بلکه ضرورتی انکارناپذیر برای هر کسبوکاری محسوب میشود که به دنبال ماندگاری و رشد در بازار است. چرخه عمر محصول، نقشهای از سفر یک محصول را ترسیم میکند؛ از لحظه تولد و معرفی به بازار تا اوجگیری، بلوغ و […]
کارآموزی یکی از مهمترین گامها برای ورود به دنیای حرفهای کار است. چرا که این دورهها برای افرادی طراحی شدهاند که میخواهند مهارتهای عملی خود را تقویت کرده و تجربه کاری واقعی به دست آورند. اما با اینکه تجربه کارآموزی یک فرصت طلایی به شمار میرود، در بسیاری از موارد با مشکلاتی نیز همراه است […]
در دنیای پرشتاب امروزی، حواس پرتی یکی از بزرگترین موانع برای تمرکز و بهرهوری در محیط کار است. از اعلانهای مکرر گوشیهای هوشمند گرفته تا مکالمات همکاران، هرکدام میتوانند به سادگی فرد را از انجام وظایف خود بازدارند. شاید تعجب کنید که هر بار که حواستان پرت میشود، به طور متوسط ۲۵ دقیقه طول میکشد […]
آکادمی همراه اول با هدف تربیت، توسعه و توانمندسازی نیروی انسانی در اکوسیستم دیجیتال در تابستان ۹۹ آغاز به کار کرده است. آکادمی به پشتوانهی تجربهی آموزش و توسعهی نیروی انسانی همراهاول میکوشد نیازهای آموزشی عمومی، تخصصی و شکاف میان تحصیلات آکادمیک و فضای کار بابرگزاری مسیرهای شغلی از جمله هوش مصنوعی، تحلیل گر داده ، کارشناس محصول و … پوشش دهد.